جوجه از کار خسته شد و از خواب خسته شد ، حتی آرایش هم شسته نشد. وقتی دوست دخترش وارد اتاق شد ، حتی چشمش را هم نگرفت ، رویای او خیلی قوی بود. پتو را بلند کرد ، پاهای باریک را در جورابهایش دید و فقط می خواست با او بخوابد چون شروع به خیس شدن بین پاهای خود کرد. دستانش را بست و بلافاصله به او حمله کرد. او به آرامی بوسه زد و با در دست گرفتن بازی خود سعی کرد از نجابت خود خلاص شود. اما دوست او قبلاً آماده بود ، عکس سکسی کیر کس کون یک بند سیاه بزرگ بین پاهای خود نشان داد و به سرعت موفق شد آن را درون مهبل مرطوب در طرف خود وارد کند. او چرخانده و فاحشه ای با سرطان را به تن داشت ، قبلاً دست از لگد زدن برداشته بود و تازه بیمار شده بود. وقتی سوراخ تمام شد ، کلید را به دستبندها تحویل داد و رفت.