جولیا بدن او را خیلی دوست داشت ، بنابراین سرگرمی مورد علاقه اش محبت و استمناء بود. با بیرون رفتن از حیاط ، او به راحتی روی مبل زیر سایبان نشست ، شلوار خود را درآورد و به سمت بشکه برگشت. او انگشت خود را با لب های خود مرطوب کرد ، از پشت وی را مالید ، آنها را از طریق هر دو سوراخ راهنمایی کرد و احساس افزایش هیجان را احساس کرد. او تی شرت خود را بلند کرد ، دستانش را روی سگهای بزرگش گذاشت و زبان بلند او را نگه داشت و توانست زبان را لمس کند که او را به سمت نوک سینه سوراخ کند. او روی بشکه دراز کشید ، روی پشتش چرخید و با انگشتان واژن نوازش کرد ، اسباب بازی جدید را در دستان خود گرفت. با نفوذ در داخل ، او را به راحتی و با هیجان عكس كير شهواني لرزید ، با هر دو دست خودارضایی کرد ، دسته را نگه داشت و در موقعیت سرطان به لعنتی تبدیل شد. سخت تمام شد و زانو زد.