او با خوشحالی بدن برهنه کون وکس خفن خود را نوازش کرد و تقدیر کلیتوریس را لمس کرد

Views: 1036
نمی خواستم بیدار شوم ، فقط هیجان صبح باعث شد که دختر بشکه کون وکس خفن را روشن کند و چشمانش را باز کند. سرش را بلند کرد و دستش را زیر آن گذاشت. کمی آرام شد و شروع به سوار شدن در بستر کرد. او بلوز شفاف خود را برداشته و متوجه شد که سجاف پیراهن در حال کشیدن نوک سینه به شدت زخمی است. تصمیم گرفتم تی شرت خود را بردارم و کاملاً از لباسم ، بیدمشک هایم را بین پاهایم گرفت. به سختی فشرده شد ، او شروع به مالیدن انگشتان خود کرد به طوری که لبهایش بین آنها قدم زد. روی مروارید کشید ، ناله کرد و گردنش را گرفت ، و با لذت شدید شروع به چرخیدن کرد.