او خانه غریبه ای آورد عکس کیرکوس کون و با یک بیدمشک لعنتی گرم شد

Views: 1372
مرغ از محل کار به خانه بازگشت ، جوجه پا را چرخاند و نتوانست حرکت کند. خوشبختانه برای او ، پسر به او رسید و پیشنهاد داد که برای گرم شدن به خانه او برود. پشت صندلی نشسته است. او دختر بچه سگ را بغل کرد و با دستان داغ شروع به سوزش کمر کرد. با بستن چشمان خود ، زن تسلیم احساسات خود شد و تصمیم گرفت که ناجی را لعنتی کند. بوسید گردن خود ، زانو زد و روی مردی که مبتلا به سرطان بود مکید. پشتش چرخید ، پسر موهای دختر را گرفت و محکم به گربه اش کشید. لعنتی و لعنتی ، پایش را روی شانه اش می عکس کیرکوس کون گذارد و می خواست درون سوراخش فرو رود.