دوستان با سلام و احوال پرسی در خیابان ، به سمت کامیون بعدی بازار رفتند. ادیک می خواست یک عوضی مرتباً بیرون بیاورد ، بنابراین حاضر بود برای آن پول بپردازد. دانش آموزان در ورودی با آنها صحبت می کردند ، دیگر نمی خواستند به آنجا برویم ، اما وقتی وارد اتاق شدند ، با ماشا زیبا آشنا شدند. دختر موافقت کرد که به آنها در انتخاب لباس زیر کمک کند ، آنها چند سینه بند را به داخل مغازه بردند ، آنها را به داخل اتاق قفل آوردند و بدون خجالت شروع به تلاش کردند. از دیدن سینه های زیبای او اذیت شدند و به سرعت آنها را ترغیب كردند كه با آنها به توالت بروند و دویست دلار به او دادند و خواستند الاغ خود را نشان دهد. شیرینی پیچ خورده. ماشا نیز به محض اینکه فاحشه واقعی دستش را در دهان گرفت ، کج شد. در عوض شروع به لیسیدن سرهایشان کرد ، اما در آنجا آنها سعی می کردند در را ببندند و شروع به جستجوی مکان دیگری برای برقراری رابطه جنسی کردند. آنها مرا به ایوان معرفی کردند ، پول بیشتری به من دادند و او همچنان از دهان گرمش لذت می برد. آنها او را در عکسکون سکسی معرض سرطان قرار دادند و Otmey به صورت خود در دهان او پایان یافت.