این زن قزاق روی صندلی چوبی حصیری نشست و سعی کرد با زبانش به نوک پستان کوچک خود برسد ، اما سینه های او خیلی زیاد نبود و دختر نتوانست این کار را انجام دهد. اما او موفق شد خود را بین پاهای خود لمس کند و برای اولین بار شروع به سیگار کشیدن کند. او چشمانش را چرخانده و نرمی ناله عكس كس سكسي کرد و آلت تناسلی خود را پیچانده بود ، گویی که روی یک لوله چرمی بازی می کند. او در پایه چنگ زد و آن را با زبان خود تكان داد ، تیزه را تا حد پمپ كرد ، سرطانی شد و بلافاصله با صدای بلند فریاد زد كه از اصطكاك داغ در داخل است. او روی یک میز قهوه گرد دراز کشیده بود و مرد تقریباً او را شکست ، و الاغ را به شدت درآورد. می خواستم رابطه جنسی داشته باشم ، می خواستم در دهانم تمام شود ، اما دختر با خشونت دستش را تکان داد و تقدیر به صورتش برخورد کرد.