مقدسی قبل از رفتن به تئاتر روی تخت دراز کشیده بود و عکس می گرفت و یکی از دوستان به او یادآوری می کرد که قول داده است به دختران خود نشان دهد که با دختران در حال آشفتگی هستند و او کار خود کیر توکون خارجی را ترک کرد و شروع به مطالعه کرد. روبروی او نشسته بود و به او نشان داد كه چگونه بوسه ی درست داشته باشد ، به خودش كمك كرد تا لباسش را برپا كند و در كنار او دراز بكشد و از او خواست كه گردنش را پیدا كند. دانش آموز مدرسه همه چیز را در حال حرکت بود ، شروع به بوسه در پشت کرد و در زیر زمین افتاد ، مکان ها را عوض کرد و روی پشت دراز کشید و به کلیتوریس زبانه ای داد. غازها همه جا فرار کردند. بلوند خودش را به سمت سینه بلند کرد ، نوک سینه ها را لیسید و باعث شد چشمان خود را ببندید. او لیسید و خواست که کوونی ساخته شود ، بررسی کرد که چقدر او درس خود را از cunnilingus آموخته است.