دو دوست که برای دوستی قدیمی تصمیم گرفته بودند سوراخ های یک آشنای متقابل را برش دهند و گل های او را بیاورند ، بلافاصله شروع به زحمت و پویش کردند. عوضی نجیب خراب شد ، اما پس از آن او به طور جدی به آنها کمک کرد تا لباس های خود را بیرون بیاورند و کلاه نفوذ خود را آماده کنند. بیچ گفت این سه نفر نیستند ، اما او به سرطان مبتلا شد و شروع به مکیدن كرد ، دیگری درپوش را در پشت خود قرار داد. سپس او به طرف دیگر چرخید و الاغ و بیدمشک او تغییر کرد و بچه ها سوراخ کردند. اما آنها علاقه داشتند به نفوذ مضاعف بپردازند ، بنابراین ابتدا سرطان را با مقعد خود لعنتی کردند و بعد از مقعد ، ساندویچ بین خود را فشردند و فلفل عکس متحرک کیر ها را تا حداکثر عمق کاشتند. او پرید و دراز کشید تا روی بشکه فاک شود ، و اجازه می دهد مقعد او کمی خنک شود.