شخص نمی داند چگونه به دختری که مدتها دوستش داشته است دسترسی پیدا کند و تصمیم گرفت که از ملاقات او با لباس سانتا جلوگیری کند. او ایده خود را آنقدر دوست داشت که تصمیم گرفت با او بازی کند. او روی پاهای او نشسته بود ، و او را در موقعیتی قرار داد که به مدت یک سال بدرفتاری کرده است و باید مجازات شود. او یک خروس کرنش بزرگ را از شلوار خود بیرون کشید ، کودک را مجبور به انفجار کرد و به محض سفت تر شدن او ، دوست دختر خود را در معرض سرطان قرار داد و شروع به فرو رفتن در اعماق مهبل (واژن) خود کرد و لباس هایش را عقب نگه داشت. تنگ روی الاغ و عوضی حتی سرگرم کننده تر می خواهد روی خروس او از بالا پرش کند. او کت و شلوار خود را پرتاب کرد ، در بالا توافق کرد و ناگهان عکس کیر کون کس به دور مقعد حرکت کرد ، که انتظار نداشت اما مقاومت نکرد. لعنتی سرطان در الاغ و مرد به عنوان هدیه به الاغ پایان یافت.