پسر خیالی هیچ محدودیتی نمی دانست. او دوست دختر خود را مجبور به پوشیدن لباس پیشگام کرد و مایل بود که او چنین لباس هایی را بپا کند. او دور گردن کراوات قرمز پوشید ، دامن قرمز دور کمر ، و همان کلاه روی سرش ، و با وجود اینکه خودش با این نگاه خنده دار بود ، دانش آموز بلافاصله جمعیت زیادی را آغاز کرد. او سر عضوی را به سمت لب معشوقه خود بلند کرد و او عضو را با برآمدگی محکم فشرد و به او اجازه داد که دهانش را لعاب کند. او آن مرد را روی مبل گذاشت و همچنان به آنجا لوزه زد ، پس از آن دامن خود را بلند کرد و از بالا روی آلت با سوراخ قدم زد. عضو بلند به راحتی دیواره های مهبل را هل داد و به داخل رحم شکسته شد و باعث تنفس و ناله شدن پیشکسوت شد. دامن خود را برداشته ، روی سرطان خود پوشید و آلت تناسلی خود را عمیق تر حفر کرد. او همچنان باریک واژن را به سمت خود تنگ کرد و با عکس کوسو کیر احساس خستگی ناپذیر ، سر فاحشه را به دهان برگشت.