عوضی مجله ها را به دوست خود در مطب رساند و با توجه به اینکه تنها در آن نشسته است ، بلافاصله محکم او را در آغوش گرفت و شروع به چنگ زدن به دستانش کرد ، اما بلوند به فشار او تحمل نمی کرد ، بسیار نگران بود که آنها ممکن است گرفتار شوند. و سپس یکی از دوستان تلاش دیگری کرد. اما اکنون او نه تنها سینه خود را در آغوش گرفت و عکس کوس و کون وکیر لمس کرد ، بلکه گردن خود را نیز بوسید و فهمید که این ضعیف ترین نقطه اوست و پس از آن کنترل سوراخ خود را از دست خواهد داد. من در صندلی مخالف نشستم ، به کمر خم شدم و نشان دادم که چقدر نوک سینه هایم هیجان زده است ، لیس به آنها داد. فاحشه فراموش کرد که آنها اکنون در محل کار و ناله هستند ، انگشتانشان را لعنتی می کنند ، در عوض خرگوش ها را انجام می دهند و قصد دارند از بیرون بیایند.