با کمال تعجب ، دختر نمی داند چه چیزی در انتظار او است. دوستش از هم جدا شد و به دلیل داشتن رابطه جنسی بیشتر جوراب ساق بلند پا را رها کرد و چشمانش را به چشمانش گره زد ، دستش را وارد اتاق کرد ، جایی که بلافاصله شروع به نوازش راحت بدن با زبان کرد. او ابتدا گردن خود را بوسید و به تدریج راهش را به سمت پایین ستون فقرات کشید تا اینکه به الاغش رسید. من او را به شومینه بردم و چرخاندم ، دوباره نوازش هایی از پشت گرفتم ، اما خیلی تند دست بوسیدم و در صندلی نشستم. اما دختر آنقدر هیجان زده شد که به جستجوی دوست لمسی رفت و جای او را پیدا کرد ، به سمت بوسه رفت. او از این واقعیت غافلگیر شد که هیچ چیز نمی دید ، همه احساسات دیگر از آن شدت می گرفت و او سلیقه ها و تصاویرسکسی ازکون بوها را حتی واضح تر می فهمید. سپس دوستش بانداژ را از بین برد و هر دو بطور متناوب بیدمشک را لیسیدند.