کارگردان تصمیم گرفت با بیرون کشیدن آلت تناسلی مرد از شلوار خود ، راحت ترین حالت استرس را کاهش دهد. او به آرامی شروع به کشیدن به سمت عضو کرد ، اما خستگی به وجود آمد و مرد وقت نداشت که چشمان خود را ببندد ، بلافاصله خاموش شد. وقتی وزیر وارد شد ، او خوابیده بود و به هیچ وجه به او پاسخ نداد. خاله نگاهی به جدول انداخت و عضوی را در دستش دید ، جزر و مد خیس بین پاهای او را احساس کرد. او روی میز بالا رفت و شروع به خودارضایی کرد و با ناله هایش او را بیدار کرد ، که او را بیدار کرد. اما برای بیرون راندن وی از مطب ، عوضی کار نکرد ، بین عكس كس كير پاهای او نشست و شروع به زدن ضربه او کرد و تقریباً خروس او را گاز گرفت. او کمربند خود را باز کرد و شلوار خود را جدا کرد ، او را حتی عمیق تر مکید ، که بعد از آن رئیس خودش می خواست کلیت لرزان را ببوسد ، خانم نگران را روی میز خود قرار داد و شروع به مشت زدن انتهای آن به عمق مهبل کرد. او پس از پریدن از بالا ، با او و سبزه تعویض کرد و دهقان را از تقدیر روی رانش دمید.