در حال گذر از قسمت قدیمی شهر ، پسر بچه دختر را آرام کرد و شروع به یادآوری کرد که وی را از قبل می توان دید. وی پیشنهاد داد که شیرینی چای بخرید و به دیدار خانه او رفت. با او در آشپزخانه نشسته ، شروع به صحبت كرد و دختر از اینكه او وقت لازم برای شروع خانواده را ندارد ، شكایت كرد ، خواست كه عکسهای مدرسه قدیمی را نشان دهد و روی تخت نشسته است ، دختر خودش را سكس كرد و گفت كه اهمیتی ندارد كه وی ازدواج كرده باشد. پیراهنم را باز کردم ، یک عضو را از شلوارم بیرون آوردم و شروع کردم به مکیدن یک خروس بلند. او تکیه داد و با یک ضربه عمیق عمیق همکلاسی را تعجب کرد. او به عضوی از اعضای خود پیوست و شروع به انتخاب یک پوز کرد و شروع به خزیدن روی کمر و ادامه یافتن به سرطان کرد. پریدم توی یک کراوات و می خواستم طعم خود را طعم دهم ، خواستم که دهانم را استمناء کند عکس کیر لای کوس و دهانم را پاره کند ، آن را جمع آوری کرد.