از عموی بزرگسالی خواستم سکسی سیاوش دلسوز یاد بگیرد که چگونه دیک و لعنتی را بخورد

Views: 758
این دختر با خوشحالی به مجله روشن پرداخت و از عکسهای وابسته به عشق شهوانی که در آنجا دید ، هیجان زده شد. وقتی عاشق بزرگش تصمیم گرفت ببیند چه کاری انجام می دهد. وی به او یک دمنده در صحنه نشان داد و از او خواست که تدریس کند و گفت که نمی داند چگونه این کار را انجام دهد. دایی به سرعت لباس خود را باز کرد ، چکمه های کوچک الاستیک را بررسی کرد و به کنار گذاشتن آن کمک کرد. او هر دمپایی را به طور شیرین لیسید ، به عقب تکیه داد و او شروع به یادگیری نحوه ضربات کرد ، با اشتیاق لیس سر آلت تناسلی خود را لیسید و در همان زمان به پاهای خود کمک کرد تا شلوار او را بردارند. او روی تیغه های شانه اش دراز کشید ، به معشوقش رسید تا سوراخ کند ، مکان هایی را عوض کند ، و هنگامی که خروس خود را تکان می داد سوراخی در چهره خود قرار داد. من سعی کردم خودم را از کنار لعنتی کنم ، او از بالا به روی خروس بلند شد و جعلی ، بدون هیچ گونه تقدیر سکسی سیاوش دلسوز ، به مشاعره خود پایان داد.