بالر باریک و کت و شلوار با لباس سفید مانند موسیقی شروع ویدویسکسی به چرخش کرد. او روی انگشتان پا بلند شد ، پشتش را خم کرد و شروع به چرخش در جهات مختلف کرد. دامن را بلند کرد ، عقب چرخید و دستانش را بالای سرش بلند کرد. من در حال پیاده روی در اطراف اتاق بودم و او می خواست برهنه شود تا بتوانم ناامنی او را حس کنم و حتی بیشتر به تصویر او برسم. خودش را به طبقه پایین انداخت ، پایش را به زانو خم کرد و به او فشار داد و کلاه صاف و صاف را فاش کرد. او روی زمین دراز کشید ، پیمایش کرد ، سریع بلند شد و کمی با زانوها روی زمین نشست. دامن را در دستان خود گرفت ، آن را روی سرش بازی کرد ، تکیه داد و پاهایش را مانند یک رشته بالاتر از خودش پهن کرد ، دستانش را در ران ها گرفت و روی الاغش نشست و با فشار دادن پاهایش به زانوها فشار آورد.