مرغ با بازگشت به خانه از میان دوستش در پارک ، یک مجله مدرن وابسته به عشق شهوانی را در دست داشت که برای یادگیری به او داد. عکس هایی از تلیسه های زیبا روی جلد او را با وزش باد آهنی متوقف کرده و صفحات جلوی آن را باز کرد ، جایی که او شفافیت بیشتری را نیز دید ، که به راحتی سر او را چرخاند و دخترک شروع به تصور خود در محل خود کرد و همین امر باعث شده او از موج هیجان داغ و سبک هیجان بین پاهایش برخوردار باشد. تکیه بر مرغ باریک او. سرش را به عقب کج کرد و موهای بلند خود را روی شانه انداخت. کمی به جلو عکسکیر و کس خم شد و باد شروع کرد به کمی نوسان و بلند دامن کوتاه خود را بلند کند ، و شورت خود را در الاغ کوچک خود قرار می دهد. با درک اینکه این می تواند با استمناء در هوای تازه پایان یابد ، من بازنشسته شدم و حرکت کردم.