برای اینکه آن را سرگرم کننده کند ، آن پسر دو دختر را به دیدار وی دعوت کرد و گفت که او کمی راز برای آنها دارد ، نه اینکه بگوید امروز تولد او بود. او دختران را به نشستن روی تخت دعوت کرد ، به هر یک لیوان داد و شراب قرمز ریخت و آنها حدس زدند که در کدام روز است. اما آنها ، به خوبی می دانند که رفتن به مهمانی های جشن تولد بدون هدیه خوب نیست ، آنها تصمیم گرفتند کمی احمقانه بازی کنند. پیراهن خود را انداختند ، به هم چسبیدند و با صدای بلند خندیدند ، بندهایشان را دور انداخت. آنها آن مرد را به عضویت دعوت كردند و او می خواست آزمایش ویبراتوری را كه مخصوصاً برای بازیهایی مانند این خریداری كرده آزمایش كند. لعنتی یکی ، او یک مقاله لاستیک دو طرفه را برای دیگری بیرون کشید ، سرطان را برای لیسیدن گربه بلوند تنظیم کرد عکس کیرکوس کون ، و سوراخی در پشت او کشید. وی سپس خروس خود را بیرون آورد و به جای فالوس آن را کاشت. من روی پشتم چرخیدم و سرطان دیگری را روی زانوهایم گذاشتم بالای آن تا بتوانم عضوی را ببینم که در گربه دختر است. چندین بار او را تغییر داد و در پشت یک سبزه به پایان رسید ، تماشا کرد که یک عوضی دیگر تقدیر او را لیس می کند.