تا اینکه مرد جوان در راهرو لعنتی کرد ، او را ویدویسکسی رها نکرد

Views: 2816
یک زن چاق در سالن هتل نشسته بود که مرد جوانی از کنار او قدم زد و در یک حوله پیچیده شد. او از دوش به داخل اتاق خود رفت و همدردی با تجربه او پسر را به سمت او جلب کرد. او با عصبانیت حوله را از ناحیه کمر بیرون کشید ، انتهای لبش را گرفت و با اشتیاق کشید و آن را مکید. او هیچ فرصتی برای برگرداندن او نداشت. خانم او را روی زمین گذاشت و در حالت نشسته شروع به سوار شدن بالای سالن کرد و دستان خود را روی صندلی های صندلی نگه داشت. او سنگفرش خود را بیرون آورد و سینه های بزرگ خود را نشان داد ، وارد یک مفاصل شد ، یک پا را روی نرده گذاشت و راه خود را برای عقب نشینی مسدود کرد. و آن مرد به سرعت شانس های خود را ارزیابی کرد ، تقریباً سوراخ او را در ویدویسکسی پشت فریب داد و بی رحمانه خروس خود را به لبان خود آورد تا تقدیر کند.