در حالی که رانندگان در ابتدا ایستاده و بنزین را برای گرم کردن موتورهای اتومبیل خود فشار می دادند ، یک دختر زیبا با چکمه های مشکی بلند ، آدرنالین را در جیره های بزرگ ریخت. او برخی از نوارها را به آنها نشان داد و جوانان بزرگ عکس متحرک کس و کیر خودشان سعی داشتند خود را از لباس بورگوندی حفر کنند. و از فریادهای جمعیت ، از سوت و تشویق آنها ، فهمید که همه می خواهند چیزهای بیشتری را ببینند. با دست لرزیدن ، ابتدا کمربند خود را بیرون آورد. شلوارم را روی تانک انداختم ، یک الاغ دلپذیر را تکان دادم و لباس او را بیرون آوردم ، لخت شدم. او آن را دور گردن خود انداخت ، طعمه خود را به سمت رانندگان چرخاند و مسیر را رها کرد و از جاده خارج شد.