دختر زیبا دختر جدید را به اولین جلسه تمرینی خود رساند و اولین درس خود را شخصاً شروع کرد. اما گوساله بسیار خم شده بود و دخترک بلافاصله هنگام خم شدن از جهات مختلف متوجه آن شد و تصمیم گرفت به او کمک کند با اجازه دادن دخترک به پایین شلوار خود را پایین آورد و درس خود را روی زمین روی فرش ادامه داد. او را لباش و فرش كرد و در كنار او بغل كرد و به شيريني دهان او را بوسيد. خواستم شلوارم را بردارم. و هنگامی که او انجام داد ، لمس او صادقانه تر شد. مربی عوضی را روی خودش کشید ، آن را در دستان خود پیچید کیرکوس خارجی و نوک پستان هایش را مالید ، لیسید. سپس دختران مکانها را تغییر دادند و سوراخ دیگری توجه آنها را با زبان جلب کرد. اما تمرین به همین جا خاتمه نیاورد ، او بند را بست و یك دوست با سرطان را كشید و مجبور شد كه قسم بخورد.