بلوند به خودش اجازه می داد روی مبل بخوابد و شراب خوبی بنوشد. و هنگامی که او در خواب بود ، چنان تصور کرد که نه تنها جورابهای پاهای او عكس كير شهواني ، بلکه شورتهای وی نیز به طور واضح در زیر لباس بلند خود دیده می شد ، که توسط مردی که به دفتر خود نگاه می کرد ، بسیار مورد استقبال قرار گرفت. او بی سر و صدا به صورت او نزدیک شد ، خروس بزرگ خود را از شلوار خود بیرون کشید و با دست راستش نوازش کرد. او سعی کرد او را به عقب برگرداند و در آن لحظه دخترک شروع به باز کردن چشمان خود کرد. و در حالی که او چیزی نفهمید ، او از بالا شروع به تکیه زدن به دختر کرد ، او را در سینه بوسید و دستانش را بر روی بدنش زد. او شلوار خود را از بین برد و روی سرطان قرار گرفت و زبانش را از پشت از روی مقعدش پایین آورد. او سپس بیدمشک خود را روی نیمکت لیسید و به او اجازه داد که خروس را بخورد. دور دختر رفت و پشت سر او ایستاده ، خرچنگ های لعنتی. او آن را روی پشت خود گذاشت و از بالا به سوراخ خود صعود كرد ، روی مبل خزنده كج شد و از او خواست كه تمام اسپرم ها را از آلت تناسلی خود به قطره بكشد.