با راه رفتن با یک معشوقه بالغ ، یک کشاورز جوان جمعی می خواست که مستقیماً او را درون گندم بکشد. او تی شرت خود را برداشته و یک نیم تنه قوی نشان داد ، سرش را پشت سر خود گرفت و به او کمک کرد تا در کنار عضو بنشیند. دختر خود را باز کرد و شلوار خود را پایین کشید ، شورت او را برداشت و یک دست فلفل بلند را با عکس متحرک کیر دست گرفت و شروع به مکیدن کرد. با افزایش تنش ، او شروع به کار سریعتر و عمیق تر برای مکیدن در پایان کرد. او روی پشت خود دراز کشید ، ران های خود را به پهلو گسترده تر کرد و شروع کرد به تماشای فاکر که انگشتش را با انگشت می کشید. او به سرعت انگشت خود را به شمشیر چرمی تغییر داد. او از بالا پشت سر هم بیرون رفت و به موقعیتی که از پشت سرش کشیده بود ، کشید. دهقان پس از پریدن از بالا ، روی صورت خود ایستاد و به چانه او پایان یافت.