آن مرد مجبور به اطاعت بود ، زن خانه دار انتظار جواب و اقدامات دیگری را از او نمی خواست. او کالاها را در یقه جلوی زانوها قرار داد و بلافاصله شروع کرد و مجبور شد او را ببوسد و پا را در جوراب و پاشنه های سیاه ببوسد. اما برای جالبتر شدن این روند ، او بند چرمی را در دست گرفت و چندین بار آن را به پشت زد. او آنها را روی زمین گذاشت ، وادار كرد داستان کیرکون كه کفشهایشان را برداشته و او را لگد كنند ، هرگز دست از مجازات آنها با شلاق برنخورد. او روی نیمکت نشست و با مقعد روی صورتش نشست. او دوباره روی مبل نشست ، لیس را به لیس داد و فقط در این صورت سرطان به او داد. جوش بخاطر اینکه وقتی زحمت میکشه زحمت نمیکشه و مرد ادامه داره. او او را در معرض پوزه قرار داد و او را کتک زد تا اینکه در پایان برای خودش قالیشویی به پایان رسید.